توركجه اوزايدا اولان نئچه زادلارين آدي

وئبلاگچی : خــــزراوغلي

+0 به يه ن



قويورق دوغدو ياني نه ؟؟

از قديم در تركي براي اجرام آسماني نيز معادلهايي بوده است. شما مي توانيد بعضي از آنها را در لغت نامه هاي تركي قديم ببينيد. چند نمونه از آنها از لغت نامه سنگلاخ ميرزا مهدي خان استر آبادي نقل مي شود.

كهكشان = سامان اوغريسي(اوغروسو)
خوشه پروين يا ثريا = اولكر يا اوركر(  Ülkər Ya Ürkər  )
ستاره ميزان - اوچ يولدوز(اولدوز)
جوزا = ايكي پيكر
بنات النعش =يددي قارداش يا يئدديلر
سهيل = قويورق
با دانستن اين لغت معنا و مفهوم قويروق دوغدو در زبان قديمي ها هم مشخص مي شود. در 15 مرداد قديمي ها مي گويند كه قويروق دوغدو. يعني ستاره سهيل ظاهر شد. ستاره قويروق يا همان سهيل در عربي ستاره غول پيكري است كه چند برابر خوشيد ماست و با ظاهر شدن آن از سمت جنوب و نزديك شدنش گرماي زمين را جذب كرده و سبب سرد شدن هوا مي شود. از آنجا كه خيلي ها نمي دانستند قويروق چيست و آن را دم حيوان مي دانستند به همين سرد شدن تمسك جسته و سعي در نوعي تطبيق اين اصطلاح با دانسته هاي خود مي كردند. مثلا اصطلاح قويروق دوغدو را به قويروق دوندو يعني منجمد شد تغيير مي دادند و يا اينكه گوسفند دمش ظاهر شد!!
هيچ يك از اينها درست نيست و اصطلاح قويروق دوغدو يعني اينكه ستاره سهيل طلوع كرد. اين ستاره در آسمان كم ظاهر مي شود و در منطقه ما يغني شمال و شمال غرب ، بعد از 3 ساعت غروب مي كند. به همين علت است كه در ميان فارس زبانها هم گفته مي شود ستاريه سهيل شدي؟ يعني كم پيدا هستي!

ستاره شعري : چولپان يا كروان قيران

البته بگم كه در بين تركها چه در تنگريسم و چه بعد علم نجوم جايگاه خاصي داشته و در علامت ماه و ستاره هم ستاره همون ستاره قطبي هست به مفهوم دروازه رسيدن به خدا و واژه ماه و ستاره در اسامي دختر و پسر بسيار ديده ميشود مثلا آي سئل- آي پارا - آيدين اولدوز و غيره ..
و كلا اغلب مشهورترين رصدخانه ها توسط تركان بنا گذاري شده است چه رصدخانه الغ بيگ در سمرقند رصدخانه مراغه توسط هلاكو و رصدخانه برج طغرل كه ساعت خورشيدي هم هست در تهران و سلجوقي و همچنين اولين جايگاه دين در گؤبكلي تپه در آناتولي يا تركيه فعلي قدمتي بسيار داشته و يك رصد خانه نيز هست

قايناق : قيزيل آزربايجان (زنجان، زنگان) وئبلاگيندان.


  • [ ]